آرسامآرسام، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 15 روز سن داره

به خونه ی مجازی آرسام خوش اومدین

پست دندونیه دندونی!

سلام به همه ی دوستای خوب و مهربونمون که همیشه به من و مامانم لطف دارن و بهمون سرمیزنن و هوامونو دارن من و مامانی هم عاااااااشق شما و نی نی های نااااااااازتون هستیم دیروز من 8 ماهه شدم و وارد نهمین ماه زندگیم شدم. تولدم مبارک بالآخره بعد از کلی درد و خارش! و آبریزش!!دوتا از دندونای پایین ما دراومد! اینم عسکش؛   وبالآخره مامانی هم فرصت کرد و واسم آش دندونی پزید! چهارشنبه مامان و بابایی هردوتاشون تعطیل بودند و خونه ی مامانجونم بساط آش رو به پا کردن. دایی مهرداد و زندایی جونم هم پیشمون اومدن و خلاصه خییییییییلی ...
25 شهريور 1391

سالگرد ازدواج

سلاااااااااام دوستای جون جونی گفتم اول با یه خنده ی خوشگل مهمونتون کنم! دیروز(هشتم شهریور)سالگرد ازدواج مامان و بابا بود مامان و بابای خوبم 5سال پیش توی همچین روز قشنگی با عشق و دلدادگی زیاد باهم یکی شدند و دل هاشونو به همدیگه دادند و زندگی مشترکشون رو زیر یه سقف باهم شروع کردند و الان با اومدن من اینجورکه میگن!خوشبختیشون هزاربرابرشده خلاصه اینکه مامان ازخیییییییلی وقت پیش برنامه ریزی کرده بود که اگه بشه یه کیک خوشگل درست کنه و یه جشن کوچمولو به مناسبت اینکه امسال 3نفره هستیم هم بگیره، اما مثل همیشه....................فرصت نشد!!! چون مامان تاظهر که سرکاربود و منم اونروز یه کوچمولو بیقرار شده...
9 شهريور 1391

گردش یک روزه عید فطر

سلام دوستای خوب و مامانای مهربون اول از همه بگم که................. اولین دندون من داره در میاد! هورااااااااااااااااااااااااااا دقیقا توی هفت ماه و هفت روزگی نوک اولین مروارید کوچکولوی دهنم پیداشد اینو چند شب پیش که مامانی با لیوان کوچولوم داشت بهم آب میداد با شنیدن صدای برخورد دندونم به لیوان فهمید و یه دفه از ذوقش چنان جیغی زد که بابایی یه دفه هول کرد و فکرکرد اتفاقی افتاده خدای نکرده!! قیافه ی منم اون لحظه دیدنی بود! آخه خوب من نمیدونم چرا این دندون درآوردن ما که برا خودمون انقده اذیت داره و بیچاره مون میکنه تا دربیاد،برا مامانا ذوق داره!؟!؟! البته هنوز با چشم خیلی دیده نمیشه و مامان میگه وقتی ک...
3 شهريور 1391
1